
بالاخره چهارمین قسمت از سریال اعتراف با دمپایی سفید،از صدا و سیمای آقای ضرغامی پخش شد.درکل سریال خوبی است.بازی
های قوی،صداو تصویر برداری و حمل و نقل و اینها خوب اند. اما چند نکته قابل تامل در این قسمت وجود داشت که به بعضی از آنان اشاره می کنم: اول سعید شریعتی بود که به جای خودش و آن یکی سعید اعتراف نمود و اگر رییس دادگاه به او اجازه می داد ظرفیت ان را داشت که به جای مابقی افراد هم نام خود، جمعی از کسبه و بازاریان،صاحبان مشاغل،بقال سر کوچه و...اعتراف نماید و خیلی هم برای انجام این کار عجله داشت.جالب این بود که وقتی رییس به ایشان گفت:آیا حرف های شما به موضوع جلسه ارتباط دارد،سعید چند لحظه متن نمایشنامه یادش رفت و نزدیک بود بگوید نه که به حول قوه ی تخیل خویش از لغزش باز ماند.دنداهایش هم کمی هلالی شده بودند. دوم عینک سعید لیلاز بود که انگار زیرچرخ تریلی رفته باشد و توسط یک شاگرد صافکار ناوارد تعمیر شده باشد،بسیار زهوار در رفته و کج و معوج شده بود. قیافه ی تاج زاده فرق چندانی با قبل از رفتن به استراحت گاه اوین نداشت بلکه چنان می نمود که از بس به او خوش گذشته باشد مقداری چاق هم شده باشد(!)می شد توی کادر بالای سرش خواند،"کاش بزارن منم حرف بزنم،یه چند جمله ای هست که تو انتخابات نگفتم" بهزاد نبوی همه اش فکر می کرد و گل موزاییک ها را می شمرد78،79،80،.... کله ی آق شهاب برق همیشگی اش را نداشت ولی از جلسه ی قبل بهتر بود.سخنانش نشان از ان داشت که هنوز بر سر عقل نیامده و شاید لازم باشد جایش را با لیلاز عوض نماید. فرق محمد قوچانی با بقیه این بود که ظاهرش خیلی شبیه به یوزارسیف شده بود و باید امیدوار باشد که پس از خروج از استراحت گاه و آمدن بر سرعقل می تواند پیش جناب سلحشور یک شغل نان و آب دار دست و پا کند و مانند بقیه نگران امرار معاش خود نباشد. گل سرسبد همه ی ماجراها هم، ذکر اسامی افرادی از قبیل ماکس وبر،نوام جامسکی،لئوناردو تایتانیک،جک شفرد، برادران اسکور فیلد،چارلی حسن چاپلین ،مادام کوری ،عده ای موجود خزنده و برخی نهاد های سوروس نما در متن کیفرخواست بود. اما به نظر شما دمپایی بالاخره سفید ها می توانند کفش و لباسهایشان را از شالگردن قرمزها پس بگیرند؟آیا وکلا می توانند به کمک حس ششم خود حدس بزنند جلسه ی بعدی دادگاه چه روزی خواهد بود؟آیا پس از انحلال جبهه ی مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی،غول مشکلات کله پا خواهد شد؟باید پای رسانه ی آقای ضرغامی نشست و دید که چه می شود.
No comments:
Post a Comment